کنترل جمعیت و راه های آن، یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار اجتماعی، اخلاقی و حقوقی مورد بحث در جوامع بشری است. جواز یا عدم جواز آن، موضوع نزاع موافقان و مخالفان است. موافقان، به ادله ای همچون محدودیت منابع، اصول لذت گرایی، سودگرایی و آرمان گرایی، مفهوم حقوق طبیعی، مبنای تحقق عدالت اجتماعی و مدرنیته تمسک جسته که همگی قابل خدشه اند. در مقابل، مخالفان نیز ادله ای ارائه کرده اند؛ اما در این مقاله از منظر اخلاق کاربردی، با کاربست اصول، مبانی و ارزش های مکتب اخلاقی اسلام، به مسئلة کنترل جمعیت پرداخته و ضمن بررسی ادله موافق و مخالف، آن، با کشف قیود پنهان به حل تعارض و در نهایت، اتصاف این مسئله به خوبی یا بدی دست یافته ایم. التبه خوبی یا بدی آن، مطلق نبوده و تابع مصالح و مفاسد است که در صورت تزاحم با مصلحت برتر، تنها حکم مصلحت برتر فعلیت می یابد.