سال سيزدهم، شماره اول، پياپي 31، بهار و تابستان 1401، ص 67-82
زينب كبيري / استاديار گروه معارف دانشگاه فرهنگيان قم zekabiry@gmail.com
دريافت: 31/04/1400 ـ پذيرش: 13/09/1400
چکيده
فمينيستهايي نظير روبين وست، بتي فرايدن، لوکر و تامسون، با تکيه بر سه مبناي آزادي فردي زنان، حقوق فردي زن و تساوي و برابري زن و مرد، بر جواز سقط جنين استدلال کردهاند. اين طيف از فمينيستها، براساس مباني فوق، سقط جنين را در بارداري ناخواسته مطلقاً مجاز ميشمارند؛ زيرا از نظر آنان آزادي فردي زن و حق انتخاب آگاهانه او، در پذيرش نقش مادري، بهعنوان يک حق فردي مهم، بسيار حائز اهميت است. از ديدگاه ايشان، زنان بايد همانند مردان از حقوق آزاديبخش برخوردار باشند. در نقد اين ديدگاه، بايد به تمايز قائل شدن ميان بارداري حاصل از تجاوز به عنف و ساير اقسام بارداري ناخواسته اشاره کرد. بهعلاوه، فرار از مسئوليتپذيري به هر بهانهاي، صحيح نيست؛ افراد بايد مسئوليت پيامدهاي اعمالشان را بپذيرند. زماني که آزادي و حقوق فردي مادر و حق حيات جنين با هم در تعارض باشد، اصل حفظ حيات انساني است، و رعايت اخلاق، بر ساير اصول و خواستهها مقدم است. در نقد تساوي و برابري فمينيستي، به بررسي تفاوت تساوي و تشابه حقوق و حق پدر در امتناع از تعهد، در صورت تساوي حقوق زن و مرد پرداخته ميشود.
کليدواژهها: سقط جنين، فمينيسم ليبرال، آزادي فردي، برابري، اخلاق.