واقع گرایی بدین معناست که ارزش و لزوم اخلاقی، واقعیت داشته و ما آنها را کشف می کنیم، نه جعل و اختراع. واقع گرایی مورد نظر، منشأ اخلاق را غیرتجربی، عقلانی و متافیزیکی می داند.
اخلاق کاربردی عبارت است از به کارگیری مبانی و معیارهای اخلاقی در موارد خاص؛ با این توضیح که مبانی ارزش داوری اخلاقی، در فرا اخلاق و معیارهای ارزش داوری اخلاقی نیز توسط اخلاق هنجاری بررسی می شوند. مهم ترین مسئله در اخلاق کاربردی، تزاحم است. تزاحم، یعنی تنافی دو حکم لازم الاجرا و دارای ملاک در مقام امتثال، به سبب عدم توانایی مکلف برای انجام هر دو در زمان واحد.
واقع گرایی از چند جهت با تزاحمات اخلاقی مرتبط است: وجود تزاحمات، امکان ارائه راه حل و ابتنای معیاری صحیح در حل تزاحمات بر واقع گرایی. معیار صحیح این است که هر فعلی که بیشترین تأثیر را در قرب الهی داشته باشد، مقدم است. بنابر ناواقع گرایی، اولاً: تزاحم رخ نمی دهد، ثانیاً: در صورت پذیرش تزاحم، ارائه راه حل امکان پذیر نیست.